رنگین کمان زندگی ما

به دنیا آمدن شما دختر گلم

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام.  من اومدم. بعد یه زایمان خیلی نفسگیر. حالم خدارو شکر خوبه و شما النای مامان خیلی خوب و ماهی.  زایمانم یازده روز پیش بود و هم درد زایمان طبیعی رو کشیدم و هم سزارین شدم . سزارین اورژانسی چون شما یهو تو شیکم مامان مدفوع کردی!   از خاطره بد زایمان طبیعی و .. که بگذریم، وقتی دیدمت دنیام روشن شد. دیگه  هیچ ناراحتی ای نداشتم. بعد بیمارستان اومدم خونه خودم و از خاطرات پر از گریه ی چند روز اول نمیخوام واست تعریف کنم چون نمیخوام دنیا و آدمای دور و برت رو از دید من بشناسی. ولی همینو بدون که بالاخره تونستم واست مادری کنم و خودم  از پس کارات بربیام...
17 دی 1394

هفته چهل ام!!

سلام قربونت برم الهی. النای خوشگلم .    چند هفته بود نبودم و تنها علتش اینه که کلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی کار انجام دادم. تمام کارای توی اون لیست به اضافه کلیییییییییییی کارای دیگه.   خونه رو هم تمیز  کردم و برق انداختم و دیگه زدم تو کار تغییر دکوراسیون!!   حتی توی منقل اسفندی اسفند ریختم  که با قرآن بزارم دم در خونه که ایشالله وقتی به سلامتی شما رو آوردیم خونه از زیر قرآن ردت کنمو و واست اسفند دود کنم. یعنی تا این حد آماده ام!!!   دیگه هر هفته که میرم کلاس همه به جای جواب سلام میگن وااااااااااا تو هنوز نزاییدی !!!   خلاصه اینکه حسابی ک...
1 دی 1394
1